خبرگزاری کشاورزی ایران(ایانا)- الهام آبایی: سه بهمن ۹۲ بود که خبرگزاری ایمنا از سوی معاون وزیر جهاد کشاورزی اعلام شد نفوذ دانش در کشاورزی کشور ۸ دهم درصد است. این که این آمار در شرایط کنونی چیست، یک بحث و پایین بودن ضریب نفوذ دانش در بخش کشاورزی که کارشناسان در اثرگذاری آن بر سطح بهرهوری این بخش اتفاق نظر دارند بحث دیگری است. در حال حاضر فعالیتهای بخش کشاورزی به صورت بومی و سنتی اداره میشود و این عدم انعطاف در پذیرش دانش و متدهای روز کشت و زراعت سبب میشود تا ضریب نفوذ دانش در بخش کشاورزی ایران با وجود قدمت و اصالت آن در مقایسه با کشورهای توسعهیافته دنیا بسیار پایین باشد.
این موضوع بیشتر در بهرهبرداری بهینه از منابع نمود پیدا میکند که به نوبه خود باعث می شود کشاورزی ایران قدرت رقابت با کشورهای پیشرو نداشته باشد. در این زمینه صمد رفیعی معاون آموزش و فناوری سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی کشور بر این باور است که برای افزایش ضریب نفوذ دانش در بخش کشاورزی از طریق سازمان نظام مهندسی کشاورزی و با آموزشهای مهارتی لازم به فارغالتحصیلان و سپس به کارگیری آن ها در بخش کشاورزی، میتوان دانش را به این حوزه تزریق کرد و ضریب نفوذ دانش را افزایش داد. رفیعی بر این باور است که استفاده از عوامل فنی در بخشهای تولیدی و خدماتی کشاورزی میتواند تسهیلکننده ورود دانش به این بخش باشد که هم ضریب نفوذ دانش را افزایش میدهد و هم زمینهساز اشتغال فارغالتحصیلان رشته کشاورزی خواهد بود.
بنا به اعلام وی، در حال حاضر از ۲۲۰ هزار دانشآموخته بخش کشاورزی عضو سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی کشور، ۱۶۰ هزار نفر جویای کار هستند. به گفته رفیعی، راهکار ایجاد اشتغال برای این تعداد بیکار در بخش کشاورزی این است که به جای ایجاد مشاغل دولتی، آن ها را به طریقی وارد بخش کشاورزی کنیم تا هم بهرهوری این بخش افزایش یابد و هم بخش کشاورزی جوان تر شود. به عقیده او، مواد ۲۱ و ۲۳ قانون ارتقای بهرهوری که به موضوع شیوه جذب دانشجو در رشته کشاورزی پرداخته است، باید اجرایی شود تا جلوی جذب بیرویه دانشجو در رشته های غیرمرتبط گرفته شود و آموزشهای این بخش جنبه مهارتی بیشتری داشته باشند. مشروح گفت و گوی “ایانا” با دکتر صمد رفیعی، معاون آموزش و فناوری سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی کشور در ادامه از نظرتان میگذرد.
در حال حاضر یکی از مهمترین معضلات بخش کشاورزی کشور این است که به صورت سنتی و غیرعلمی اداره میشود. علت این که چنین ساختاری بر بخش کشاورزی حاکم است چیست؟ آیا در نظر گرفتن آموزشهای مناسب از سوی سازمان نظام مهندسی و یا دستگاههای مربوطه میتواند در افزایش ضریب نفوذ دانش در این حوزه موثر باشد؟
بخش کشاورزی بیش از این که به نیروهای انسانی نیاز داشته باشد، به منابع انسانی نیاز دارد. تفاوت میان نیروی انسانی و منابع انسانی هم در این است که نیروی انسانی آموزشی ندیده است اما منابع انسانی آن دسته از نیروی انسانی است که آموزشهای لازم را دیده است.
در حال حاضر حدود ۴ میلیون بهرهبردار در بخش کشاورزی وجود دارد اما متاسفانه ضریب نفوذ دانش در بخش کشاورزی بسیار پایین است. در مجموع حدود ۰٫۸ درصد بهرهبرداران و کشاورزان کشور دارای تحصیلات دیپلم و دانشگاه هستند که بسیار عدد پایینی است. بنابراین با توجه به ضرورت ارتقای سطح آموزش کشاورزان و افزایش ضریب نفوذ دانش در بخش کشاورزی، باید به موضوع آموزشهای مهارتی دانشآموختگان کشاورزی و استفاده از این دانشآموختگان توجه بیشتری داشته باشیم.
آموزش دو بخش است که شامل آموزش بهرهبرداران و فارغالتحصیلان میشود. هر دو بخش آموزش مهم است. در وزارت جهاد کشاورزی پیشتر روی مساله آموزش بهرهبرداران تاکید بسیاری میشد و کارهای خوبی هم در این زمینه انجام شد. اما در چند سال اخیر موضوع آموزش بهرهبرداران چندان قوی دنبال نشد.
در این میان، چیزی که سازمان نظام مهندسی دنبال میکند این است که از طریق ارائه مهارتهای آموزشی به دانشآموختگان، بهرهبرداران را آموزش دهد. یعنی این آموزشها به صورت غیرمستقیم دنبال میشود. دورههای آموزشی برای دانشآموختگان در نظر گرفته شده است. پس از این که دانشآموختگان مهارت کافی را کسب کردند میتوانند کشاورزان را آموزش دهند.
اما کشاورزان کشور از نظر رده سنی پیر محسوب میشوند و این امر میتواند آموزش آن ها را بسیار تحت تاثیر قرار دهد. ممکن است کشاورزی که سالهای سال فعالیت خود را به صورت سنتی و بومی دنبال کرده، اعتنایی به آموزشها نکند. با وجود چنین موانعی، به اعتقاد شما آیا میتوان برای افزایش سطح دانش در بخش کشاورزی به آموزش متوسل شد؟
بله همین طور است. بخش کشاورزی متاسفانه یک بخش پیر است. گام اول برای جوان تر کردن بخش کشاورزی استفاده از نیروی جوان و دانشآموخته بخش کشاورزی است. اما سازوکار درست این است که از حدود ۲۰۰ هزار فارغالتحصیل بخش کشاورزی که طبق آمار سازمان نظام مهندسی حدود ۲۰۰ هزار نفر هستند، استفاده کنیم. اگر این افراد وارد بخش کشاورزی شوند، خود به خود این بخش جوان تر میشود.
مساله جوان شدن بخش کشاورزی از جهات متعددی حائز اهمیت است و میتواند ارتقای بهرهوری را در این بخش رقم بزند. کسانی که سن بالاتری دارند، معمولا در برابر مساله آموزش هم بیشتر مقاومت میکنند. در عین حال، میزان پذیرش آموزش در نیروی جوان بیشتر است. با توجه به این که در حال حاضر بخش اعظم کشاورزان ما پیر هستند، این موضوع روی ابعاد زمینها هم تاثیر گذاشته و سبب شده تا پس از فوت فرد، زمینهای کشاورزی چندپاره شود.
وقتی زمینهای کشاورزی خرد میشود، نمیتوان مکانیزاسیون را هم در آن ها پیادهسازی کرد . بنابراین باید فرهنگسازیهای لازم را برای ترغیب کشاورزان به مکانیزاسیون انجام دهیم و در عین حال تسهیلات این بخش را هم افزایش دهیم تا با استفاده از این تسهیلات، مکانیزاسیون و تجهیز در بخش کشاورزی راحتتر شود.
در این زمینه خود کشاوزران هم باید اقداماتی را انجام دهند و به صورت هماهنگ با این جریان حرکت کنند. به عنوان مثال، باید کشاورزان تعاونیهایی را تشکیل دهند. تشکیل این تعاونیها کمک میکند که زمینهای کشاورزان یکپارچه و در سطح وسیعتری ادغام شود تا بتوانند هم کشاورزی صنعتی را در آن پیاده کنند و هم مکانیزاسیون کشاورزی. موضوع استفاده از دانشآموختگان کشاورزی که باعث افزایش ضریب نفوذ دانش میشود هم میتواند با وجود تعاونیها راحتتر دنبال شود. بنابراین راه حل پیشنهادی ما این است که اولاً تسهیلات بخش کشاورزی را افزایش دهیم و ثانیاً فرهنگسازیهای لازم را در این زمینه انجام دهیم.
آیا در نظر گرفتن سازوکارهای قانونی مناسب میتواند در این زمینه تسهیلگر باشد؟ به عبارت واضحتر، الزام قانونی برای استفاده از دانشآموختگان این رشته در بخش کشاورزی تاثیرگذار خواهد بود یا خیر؟
در حال حاضر مساله ما، نقص در قوانین نیست. در قوانین مختلف به موضوع ارتقای بهرهوری و افزایش سطح دانش در بخش کشاورزی اشاره شده است و مساله مهم اجرای این قوانین است. به عنوان مثال، در ماده ۳ قانون افزایش بهرهوری عنوان شده است که کشاورزانی که از دانشآموختگان کشاورزی استفاده میکنند، در اولویت دریافت تسهیلات تشویقی قرار میگیرند. در ماده ۲۱ و ۲۳ هم موضوعات دیگری مطرح شده است که به نوعی با این مساله در ارتباط است. به عنوان مثال در ماده ۲۱ عنوان شده که ظرفیت پذیرش دانشجو در رشتههای کشاورزی، منابع طبیعی و محیط زیست هر سال توسط وزارت جهاد کشاورزی به وزارت علوم اعلام شود. این موضوع کمک میکند که از جذب بیرویه دانشجو در این رشتهها جلوگیری به عمل آید.
در ماده ۲۳ قانون افزایش بهرهوری هم عنوان شده، برای این که مهارت دانشآموختگان افزایش یابد، دانشگاهها موظف هستند با کم کردن دروس غیرضروری، ۶ دوره کارورزی برای دانشجویان پیش از فارغالتحصیلی در نظر بگیرند. از این طریق دانشآموختگان میتوانند به ارتقای بهرهوری کمک کنند و در عین حال ضریب نفوذ دانش هم بیشتر میشود. این اقدام همچنین باعث جوان تر شدن منابع انسانی بخش کشاورزی میشود. ارتباط نزدیکتر دانشآموختگان این رشته با زمینهای کشاورزی شانس اشتغال آن ها در این بخش را بالاتر میبرد و منابع انسانی را به سمت و سوی صحیحی هدایت میکند. اما همه این موارد مشروط به این است که قوانین موجود به درستی به اجرا در بیاید.
به موضوع ارائه تسهیلات برای مکانیزاسیون کشاورزی هم اشارهای داشتید. در این زمینه آیا سازمان نظام مهندسی کشاورزی اقدامی انجام داده تا دولت تسهیلاتی را زیر نظر این سازمان برای تجهیز بخش کشاورزی در نظر بگیرد؟
بله، درخواستی از معاونت اول ریاست جمهوری داشتیم این بود که یک درصد از بودجه آب و خاک را به بهرهبرداران آن یعنی کشاورزان اختصاص دهند. متاسفانه چیزی که از سوی سازمان برنامه و بودجه اعلام شد این بود که با توجه به این که سازمان نظام مهندسی یک بخش غیردولتی است، نمیتوان بودجه دولتی را به آن اختصاص داد و پیشنهاد دادند که از طریق سازمان تحقیقات و آموزش و ترویج کشاورزی این موضوع را دنبال کنیم که پیگیر این موضوع هم هستیم.
لطفا آماری هم از اعضای سازمان نظام مهندسی ارائه دهید. بر اساس اطلاعاتی که در اختیار دارید چه تعداد دانشآموخته کشاورزی جویای کار در کشور وجود دارد؟
کل دانشآموختگانی که عضو سازمان نظام مهندسی کشاورزی شدهاند حدود ۲۲۰ هزار نفر هستند. از این تعداد، حدود ۶۸ درصد و یا ۱۶۰ هزار نفر آن ها جویای کار هستند که عدد بالایی است. ۱۳ درصد از اعضا هم از طریق بخش دولتی عضو سازمان نظام مهندسی شدهاند. حدود ۱۸ درصد شاغل در بخش غیردولتی و حدود یک درصد بازنشسته هستند.
راهکار ایجاد اشتغال برای این افراد این است که به جای این که این افراد را در بخش دولتی استخدام کنیم، تسهیلاتی فراهم کنیم که در بخش کشاورزی شاغل و باعث ارتقای بهرهوری و دانش فعالان بخش و جوان تر شدن آن شوند.
۱۶۰هزار نفر دانشآموخته جویای کار رقم قابل توجهی است! سازمان نظام مهندسی چه اقداماتی در راستای ساماندهی این فارغالتحصیلان جویای کار انجام داده است؟
موضوعی که در سازمان نظام مهندسی کشاورزی تاکید زیادی روی آن داریم استفاده از عوامل فنی در واحدهای تولیدی و خدماتی است. در سازمان نظام مهندسی ۴ نوع عوامل فنی داریم که شامل مسوولان فنی، ناظران، مشاوران و پیمانکاران است . چیزی که در اولویت سازمان نظام مهندسی قرار دارد، سازماندهی مسوولان فنی واحدهای تولیدی و خدماتی است. از سال گذشته با برگزاری آزمون سراسری کسانی را که تمایل به فعالیت در این بخش دارند شناسایی کردیم.
از حدود ۲ سال پیش صدور هر نوع مجوز واحدهای تولیدی اعم از گلخانه، پرورش قارچ، دام و واحدهای گیاهپزشکی مشروط به معرفی مسوول فنی است. با توجه به این که معرفی مسوول فنی الزامی شده است، ما هم میتوانیم با اطمینان بیشتری روی آن برنامهریزی کنیم. سال گذشته در این زمینه حدود هزار نفر مسوول فنی از طریق آزمون جذب شد و آموزشهای لازم به آن ها داده شد. در حال حاضر هم به عنوان مسوول فنی به واحدهای تولیدی معرفی میشوند. امسال هم دومین مرحله همین آزمون برگزار میشود که حدود ۲هزار نفر در آن شرکت کردهاند.
با چنین اقداماتی است که میتوانیم هم ضریب نفوذ دانش را در بخش کشاورزی ارتقا دهیم، هم بخش را جوان تر کنیم و هم اشتغال پایدار ایجاد کنیم. هرچه بهرهوری و کارآیی بخش کشاورزی بیشتر باشد، به همان نسبت هم میتواند اشتغالزایی بیشتری داشته باشد.
اما مسوول فنی معمولا در واحدهای تولیدی فقط به جهت الزامات قانونی استخدام میشود و عموماً به انتقال حقیقی دانش به بخش نمیانجامد. آیا این موضوع در بخش کشاورزی هم مصداق دارد؟
کارکرد مسوول فنی در واحدهای تولیدی در بخش کشاورزی از سایر بخشها متفاوت است. در بسیاری از بخشها مسوول فنی تنها ناظر است و کاری به فرآیند تولید یا خدمات ندارد. این نوع از مسوول فنی تنها در شرایطی که کاری خلاف قانون انجام شود، تذکر میدهد. اما در بخش کشاورزی چنین نیست.
در یک واحد تولیدی کشاورزی مانند یک گلخانه اگر مسوول فنی وجود نداشته باشد تا تغدیه گیاه، روش تولید، پیوند و برداشت را به بهرهبردار بگوید، بهرهبردار از ادامه فعالیت باز میماند. بنابراین فلسفه مسوول فنی در بخش کشاورزی با سایر بخشها بسیار متفاوت است و ارتباط مستقیم با تولید دارد. حتی به عنوان مدیر فنی تولید اطلاق میشود که تمام مراحل تولید باید زیر نظر او انجام شود.
بهرهبرداران راغب هستند که از مسوول فنی استفاده کنند. نمونه بارز نقش مسوولان فنی در فرآیند تولید، مهندسان ناظر در سالهای ۸۵ و ۸۶ هستند. اولین سالی که توانستیم در تولید گندم خودکفا شدیم در همین سالها بود که در اثر استفاده از عوامل مهندسان ناظر توانستیم به این جایگاه دست پیدا کنیم. در آن سالهابه جایی رسیده بودیم که کشاورزان برای دستیابی به تولید بیشتر راغب به بهرهمندی از مهندس ناظر شده بودند. از آن جایی که عوامل فنی مستقیماً در تولید تاثیرگذار هستند، بهرهبردار به دنبال این است که از مسوول فنی بهره ببرد.
فکر میکنید مهمترین اولویتهای بخش کشاورزی کشور در دولت دوازدهم چیست؟ به طور خاص، در این حوزه سازمان نظام مهندسی چه انتظاراتی از دولت جدید دارد؟
مهم ترین اولویت بخش کشاورزی در حال حاضر ارتقای بهرهوری است. بعد از تصویب قانون افزایش بهرهوری یک سری وظایف به وزارت جهاد کشاورزی محول شد و وظایفی هم به سازمان نظام مهندسی کشاورزی و سازمان نظام دامپزشکی ابلاغ شد. در قانون افزایش بهرهوری موضوعی به عنوان وظیفه سازمان نظام مهندسی مطرح شده تا زمینهای را فراهم کند که سازمان های تخصصی بتوانند به وظایف خود به درستی عمل کنند. مهمترین موضوعی که از بخش کشاورزی دولت دوازدهم و سازمان برنامه بودجه انتظار داریم این است در تبصره ۶ ماده دوم قانون افزایش بهرهوری را به اجرا در بیاورد.
در این تبصره، اشاره شده است که مرجع صلاحیت و رتبهبندی مشاوران و پیمانکاران بخش کشاورزی سازمان نظام مهندسی و سازمان نظام دامپزشکی است. با توجه به پیگیریهایی که در این زمینه انجام دادیم انتظار داریم که این موضوع هرچه سریعتر به دستگاهها ابلاغ شود. بدین ترتیب موضوع رتبهبندی تخصصیتر میشود و بهتر میتوان آن را مدیریت کرد.
انتظار مهم دیگر این است که دولت کمک کند تا ماده ۲۱ و ۲۳ قانون افزایش بهرهوری اجرایی شود. چراکه در این صورت، دیگر فارغالتحصیل دانشگاهی در رشتههای کشاورزی بیگانه با مباحث مهارتی نخواهیم داشت. در عین حال، جلوی جذب بیرویه دانشجوی بخش کشاورزی گرفته میشود. برای این که وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بتواند جلوی مشکلاتی را بگیرد که در این حوزه به وجود آمده ، باید بر اساس قانون افزایش بهرهوری دانشجو جذب کند و اگر جز این باشد، مشکل ما هر روز حادتر خواهد شد.
